همه عشقم تویی نفس مامان

ببخشید از اینکه نتونستم زیاد بنویسم قبلا ... سیستم رو نداشتم اون یکی هم حروف فارسی نداره نشد  اما آبجی دوشنبه رفته دکتر؛اسم دکترش رو دقیق نمیدونم اما قرار شده  همین دکتر توی بیمارستان شفا که بیمارستان خصوصی هست بچه رو  به دنیا بیاره و چون آبجی گفته میخواد طبیعی به دنیا بیاد بچه  برا همین دکتر عرض کرده که ماه های آخر  ورزش های خاصی میگم انجام بدی که طبیعی به دنیا بیاد  هزینه سونو گرافی رو هم داده اما مونده برا چهارشنبه ساعت 14:30، سلامت باشه  ما هم کلی وسایل رفتیم امروز با خونواده نشون کردیم  تا بعد از تعیین جنسیت بخریم برا نی نی گل من یه مسواک مخصوص کودک رنگ بففش هم خریدم  چیزی نخریم به آن صورت زیاد که شد خریدامون عکس میگیرم...

من خونه مادر جونم هستم امروز خاله مامانم اومده بود  اون حدس میزد که بچه قطعا مذکره  (پسره )بی برو برگرد... آخ آبجی رو ندیده که !!! فردا آبجی میره دکتر برا معاینه ماهانه و سونو ی تعیین جنسیت  اینو  داشته باشین ببینیم چی میشه بچه !!! برا نی نی یه بقچه فسفری رنگ ترکیه خریدم پارچه هم برا لحاف و تشک پرسیدم  گفت بچه پسره یا دختر ؟ گفتم فردا معلوم میشه چطور ؟؟؟ گفت برا پسره فقط طرح آبی بتمن هس اما برا دختر تنوع زیاده  هههههههههه ببخشید دوستان نمیتونم زیاد تایپ کنم چون تبلت  حروف فارسی ...

قدم نو رسیده مبارک انشا ء الله که در سایه ی خداوند حق تعالی و به فرخندگی این روز مبارک همواره سلامتی و شادابی برای شما و خانواده ی گرامی در پیش باشد امروز تولد امام حسین هست و روزی که عزیز دل آبجی فریده اقا آیهان متولد میشه  آبجی دل تو دلم نیس  درسته میرم امتحان بدم اما دلم پیش تو و پسمل ماهت هس ایشالله به سلامتی فارغ میشی نازم و هر چه زودتر پسر عزیزت رو بغل میکنی  ای جون دلم میام و پسرت رو میبینم بذا به دنیا بیاد ظهر و خاله هاش و عمه هاش و عموهاش و داییش بیان ببینن و سر فرصت که سرت خلوت تر شد  با نسرین و اکرم و عاطفه و فاطمه جون خدمت میرسیم برا دیدار روی ماهت در ضمن برا دوستان دنیای مجازی بگم فریده عشقم ابجی نازم ،...

عکس دوقلوهای ناز عمو ناصرم رو گرفتم بذارم ببیند اینا خیلی ناز بودن به نظرم  دوقلو هستن و 7 ماهگی به دنیا اومدن جا نبود تا ماه نهم باشن دوماهی که زود به دنیا اومدن خیلی برا خونواده سخت بود تو بیمارستان بودن مهشید زودتر حالش بهتر شد و اومد خونه  اما زن عمو و مهدی تو بیمارستان بودن نذر کردن که سلامت باشن دوقلو هامون برا مراسم شیر خوارگان ببرن  که سال 91 به جا آوردن در ضمن مامان دوقلو ها تارا و طاها ببین بچه های ما چطوریا هستن  قوربون هر جفتشون بشم عاشقشون هستم مهدی برا خانوما میگه آنا و برا آقایون آجان  و مهشید برا آقایون میگه بابا ای دورت بگردم اینقد خواستنی و شیطون هستن که نگو  متولد سی بهمن سال 90 هستن عموم فقط منتظر اینکه مهدی ی...

سالروز انتخاب شدن محمد مصطفی (ص) برای پیامبری از سوی خداوند متعال بر همه مسلمانان جهان مبارک باد . . . از اونجایی که خاطره این روز یخورده بده و همش گلایه ادامه مطلب میذارم  تا اون افرادی که یه بار به وبم نا خود آگاه سر میزنن نخونن و بد نشه ، رمز برا دوستان  واقعا از همه شرمندم  شما بخونید و بگین واسم حق داریم من و مامان یا نه  روم سیا خواهر از اینکه اینا رو میخونی  چشت روز بد نبینه امروز مشکلی برا خونه آبجی پیش اومده بود  بابا و مامان رفتن خیلی طول کشید لوله حموم ترکیده بود بابا بعد اینکه کارش تموم شده بود آبجی اصرار کرده بود که برو آبجی رو هم بیار  باشین برا ناهار ساعت یک بود بابا اومد دنبالم رفتیم خ...

آبجی دیروز رفته بود درمانگاه نزدیک خونمون  از اونجا براش پرونده تشکیل دادن و گفتن باید ماه دوم میومدی  برا این کارا . اما آبجی اون موقع هم رفته بود دیگه به هر حال  دیروز پرونده تشکیل دادن و گفتن بره دوباره آزمایش بده و سونو گرافی بره  و نتیجه رو بیاره براشون .امروز صبح رفت آزمایش و سونو گرافی فعلا مونده  و گفتن که بار بعدی ماه هفتم یعنی شهریور ماه بره و بعد از اون  هر دوهفته یک بار بره تا زمان دقیق زایمان مشخص بشه  آبجی هر دو ساعت یه بار گشنش میشه و غذا میخوره  قبل حاملگی 67 کیلو بود دیروز وزن کرده و فهمیده شده 72 کیلو  در عرض چهار ماه 5 کیلو برا هر ماه حدودا یک و نیم کیلو و دکتر گفته حدودا 15 کیلو زیاد  میشه وزن آدم در دوران ح...

آهنگ وبلاگم رو گوش بدین برا روز تولد عزیز دل خاله میذارم  اما شما پیش پیش گوش بدین من یکی خیلی خاطرات خوبی دارم با این آهنگ روز تولد من دوستانم وب طراحی کرده بودن من نمیدونستم و روز تولدم بهم تقدیم کردن و آهنگ وبلاگ همین تولدت مبارک از اندی بود یادتون تو دلم همیشه زنده است عزیزانم http://mehdi-online.mihanblog.com/post/76 ...

مطلب بصورت موقت و بدون نمایش در وبلاگ ثبت شده است ...

                               چند روز پیش بابا اینا عمه و خونوادش رو توی پیاده روی دیده بودن  موقع برگشت عمه یه عالمه البالو داه واسه آبجی بابا اینا هم یکم واس من آوردن و  بقیش رو برده بودن واسه آبجی گلم  دیروز عصر هم آبجی و همسرش پنیر محلی و نون بربری خریده بودن  اومدن دور هم زدیم جاتون خالی عصرونه حال داد آبجی واسم کلی شکلات و تافی آورده بود آخ برا همسرش محصولات که میدن واس منم داد  امروز هم همسرش مرخصی گرفته تا برن لباس جدید بخرن  میگفت مانتو و شلوار دیدیم میخوام بخرم  ایشالله که بتونه چیزای خوشمل خوشمل بخره  شیره انگور هم خریدیم امروز ما به زبان خودمون میگیم دوشاب  و عرق نعناع هم خریدم واس خودم و آبجی شندیم که چاق می...

چقد نازه این بچه خیلی خوشمزه است خوشمله حیفم اومد شما نبینیدش http://upload.tehran98.com/img1/wpovid81kt033agq439y.jpg اول تبریک میگم این عید رو به دوستان گلم  دیروز رفیتیم خونه مادرجون قرار شد آبجی با همسرش بیاد  اما یخورده بعد زنگ زد که همسرش تصادف کرده  نمیتونن بیان صدای ابجی گرفته بود دیونه گریه کرده بود  آخ گریه برا چی ما شینه خسارت میبینه دیگه  همه چی بهم ریخت بابا زنگ زد به آبجی و گفت مشکلی نیس حل میشه  خودتو ناراحت نکن و به دامادی گفت زودتر بده صافکاری ماشین رو  عصر موقع برگشت رفتیم وسایل و خوردنی ها رو واس آبجی بدیم  ماشین رو تو پارکینگ دیدیم طوری نشده بود با خودم فکر کردم که  حتما کاراش رو انجام دادن اما ن...